5 کتاب ایرانی برتر از میان صد ها اثر داستانی برگزیده دنیا

به گزارش گل پدیده، وب سایت مردمان: ادبیات داستانی در برگیرندۀ روایت هایی است که جنبۀ خیالی داشته و ساخته و پرداختۀ ذهن نویسنده است. در ادبیات فارسی نیز نویسندگان عظیم حضوری پر رنگ دارند. در ادامه به بعضی از آن ها گریزی خواهیم زد.

5 کتاب ایرانی برتر از میان صد ها اثر داستانی برگزیده دنیا

یک هلو هزار هلو و ماهی کوچولو از صمد بهرنگی

صمد بهرنگی (1347-1318) با طنز نویسی به وادی داستان نویسی قدم گذاشت. در نشریات مختلف مقالاتی چاپ کرد. در 1339 اولین داستانش، عادت، را نوشت. با نوشتن تلخون (1340)، بی نام (1342) و دیگر داستان ها کارش را ادامه داد.

یک هلو هزار هلو داستان درختی است که دیگر مثل سابق میوه نمی دهد. کوشش های باغبان برای به ثمر نشستن میوه ها هم بی نتیجه مانده است.

در روزگاری که درخت هنوز میوه می داد، میوه ای تصادفا روی زمین رها می گردد. اندکی بعد دو کودک فقیر سر می رسند و به امید داشتن درخت هلو، هستۀ آن را در جایی می کارند.

در داستان مذکور هم، مثل بقیه داستان های بهرنگی، جدال بین طبقۀ فرودست و بالادست به چشم می خورد. باغبان نماد طبقۀ اربابان است که مانع برقراری عدالتند. دو کودک نماد و سرگذشت طبقۀ فرودست هستند که می خواهند هر جور شده سهم خود را از عدالت به دست آورند. کاشت آن دانه نیز می تواند نماد دادخواهی تلقی گردد.

ماهی کوچولو، اثری فاخر از میان مجموعه داستان ها و آثار صمد بهرنگی، روایتی است از یک ماهی کوچولوی سیاه که از زندگی روزمره اش خسته شده است. برای همین، راهی دریا می گردد.

انتشارات کانون پرورش فکری بچه ها و نوجوانان آن را در 1347 چاپ کرد. این داستان توانست جوایز بسیاری را در داخل و خارج از کشور از آن خود کند.

بخشی از این اثر را با هم بخوانیم:

یکی بود یکی نبود. آغاز قصه شبانه ماهی پیر برای دوازده هزار ماهی کوچولو است. قصه ای که از جویبار آغاز و به دریا ختم می گردد با ماهی سیاه کوچولویی که رؤیا های عظیم در سر دارد و می خواهد جهان را ببیند. ماهی کوچولویی که از تکرار و خُردیِ جهانیش به تنگ آمده و دل به دریای عظیم می زند. در قصه مادرعظیم ماهی، ماهی سیاه کوچولو با سرسختی و درایت خطرات را پشت سر می گذارد و به آرزوی اش (شنا کردن در دریا) می رسد و قصه مادرعظیم تمام می گردد. هزار و نهصد و نود و نه ماهی می خوابند، اما یکی از آن ها شب تا صبح همه اش در فکر دریا بود…

کتاب کلیدر و ته شب از دولت آبادی

مشهورترین اثر ده جلدی دولت آبادی کلیدر نام دارد. بیشتر وقایع داستان هایی که می نویسد در روستا های خراسان جریان دارد و کوشش نموده است رنج و سختی روستاییان مشرق زمین ایران را به تصویر بکشد.

کلیدر سرگذشت غم انگیز جوانی به نام گل محمد است. او رابین هود ایرانی است که برای خلاص کردن رعیت از زیر جور و ستم اربا ب ها، علیه حکومت شورش می نماید.

بریده ای از کتاب کلیدر:

ما را مثل عقرب بار آورده اند؛ مثل عقرب! ما مردم صبح که سر از بالین بر می داریم تا شب که سر مرگ مان را می گذاریم، مدام همدیگر را می گزیم. بخیلیم؛ بخیل. خوش مان می آید که سر راه دیگران سنگ بیندازیم. خوش مان می آید که دیگران را خوار و فلج ببینیم. اگر دیگری یک لقمه نان داشته باشد که سق بزند، مثل این است که گوشت تن ما را می جود. تنگ نظریم ما مردم؛ تنگ نظر و بخیل؛ بخیل و بدخواه. وقتی می بینیم دیگری سرِ گرسنه زمین می گذارد، انگار خیال ما راحت تر است؛ وقتی می بینیم کسی محتاج است، اگر هم به او یاری کنیم، باز هم مایه خاطرجمعی ماست؛ انگار که از سرپا بودن همدیگر بیم داریم..

اما اولین کتاب دولت آبادی در تهران سال 1341 با نام ته شب به چاپ رسید. داستان به نوعی بازگویی زندگی نامۀ شخصیت اول داستان، کریم، است. وی حین پرسه زدن در کوچه پس کوچه های شهرش، توصیه هایی به خوانندگان می نماید. کریم نیز از خود این جامعه فقرزده است و به خاطر نیروی اندیشه ای که دارد خود را از بقیه جدا می بیند.

در بخشی از داستان از زبان وی می خوانیم: در جهان تنها یک چیز را - در صورتی که صاحبش آن را شناخته و به اهمیتش مطلع باشد - نمی توان ربود و یا به نحوی غارتش کرد. آن اندیشه است. زیرا اندیشه بدون اراده انسانی در خارج از وجود صاحبش نمی تواند باشد، ولی آیا ممکن است که آدم همواره در خودش و با اندیشه اش زندگی کند؟ از آن تغذیه کند، با آن بازی کند، عشق بورزد، کینه توزی کند و از تصرف دیگران مصونش بدارد؟ آخر از همه، آن وقت چه کارش می نماید؟ در چه موردی از آن استفاده می نماید؟ مگرنه اینکه برای به کار دریافت و بهره گیری از آن باید جریانش را به خارج مربوط سازد؟ و آن وقت آن خارج کجا خواهد بود؟

از دیگر آثار او می توان به جای خالی سلوچ، کلیدر، تنگنا، ملاقات بلوچ و آخرین اثرش طریق بسمل شدن اشاره نمود.

سبک دولت آبادی رئالیسم است؛ رئالیسم یعنی واقعیت یک داستان را به طور کامل و شامل بیان داشتن. گاهی قلمش چنان واقع گرایانه پیش می تازد که خواننده خیال را از حقیقت تشخیص نمی دهد.

یکی بود یکی نبود جمالزاده

سیدمحمدعلی جمال زاده اصفهانی (1376-1270) نویسنده، داستان نویس، روزنامه نگار، مترجم، منتقد ادبی، پژوهش گر و محقق و فعال سیاسی در دوره مشروطیت بود. ادیبان و نویسندگان همگی به اجماع، جمال زاده را پدر داستان نویسی نوین و آغازگر سبک واقع گرایی در ادبیات معاصر معرفی می نمایند. در اینجا می توانید درباره این سبک بیشتر بخوانید.

در سال 1300، نخستین مجموعه داستان های کوتاه خود را تحت عنوان یکی بود و یکی نبود در برلین به چاپ رساند. به اعتقاد بسیاری، کتاب مذکور راه نوشتن داستان کوتاه به سبک جدید را در ایران باز کرد. خواندن این کتاب، که داستان های متنوعی دارد، خالی از لطف نیست.

قصه ها، اصطلاحات عامیانه و مَثل های زبانزد مردم بن مایه داستان های جمال زاده هستند. او با بهره جستن از شیوه محاوره و استفاده از اصطلاحات و تعابیر، سبک ادبی جدیدی را بنا کرد و بر آثار نویسندگان پس از خود مؤثر افتاد.

از جمله مشهورترین داستان های وی می توان به دوستی خاله خرسه، تلخ و شیرین، رجل سیاسی و سرو ته یک کرباس اشاره نمود.

منبع: برترین ها

به "5 کتاب ایرانی برتر از میان صد ها اثر داستانی برگزیده دنیا" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "5 کتاب ایرانی برتر از میان صد ها اثر داستانی برگزیده دنیا"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید