قسمت بیست و دوم کرگدن و سریالی که دیگر مجذوب کننده نیست! - گل پدیده

به گزارش گل پدیده، قسمت بیست و دوم سریال کرگدن به کارگردانی کیارش اسدی زاده، شنبه 23 فروردین 1398 وارد شبکه نمایش خانگی شد.

توی بازی نه کسی دستت رو می گیره نه تو دست کسی رو بگیر. شاید همه نگاهشون به دست تو باشه، اما تو از رو دست کسی نگاه نکن. هرکی به برد خودش فکر می کنه پس تو حتی اگه قرار به باختت باشه باید راه خودتو بری، کار خودتو بکنی، راه حل خودتو پیدا کنی...

برای خرید قانونی و دانلود حلال قسمت بیست و دوم سریال کرگدن اینجا کلیک کنید

گیسو کسی که افشین را زده است برای ونوشه پیدا می کند. او همدستی نازنین و کیانا را لو می دهد و ونوشه هم خود او را مامور از میان برداشتن نازنین می کند. گیسو که توان انجام چنین کاری را ندارد تصمیم می گیرد نازنین را باخبر کند، اما افشین پیش از او پرتوی را مامور زدن نازنین می کند و دست پرتوی زودتر از گیسو به نازنین می رسد.

مهرداد از طرف افراد بالا دستی اش در خارج از کشور تحت فشار واقع شده است و از این طرف هم ونوشه را تحت فشار قرار می دهد تا زودتر کار ها را پیش ببرد که بتوانند کشور را ترک کنند. ونوشه دیگر مهره ای سوخته برای بزرگ تر هایش محسوب می شود و بعد از به اتمام رسیدن کار ها آن ها دیگر نظر مساعدی روی او ندارند در حالی که هنوز هم می خواهند با افشین، که توانایی های بیشتری نسبت به خواهرش نشان داده است، کار کنند.

با اضافه شدن چند شخصیت فرعی نو و رنگ عوض کردن برخی از سایر کاراکتر ها سریال کرگدن دیگر مجذوب کنندهیتش را از دست داده است و بسکمک از اتفاقات دیگر دنبال کردنی به نظر نمی رسند و با عقل جور در نمی آیند.

شخصیت نوید و آن چه می داند کلید اصلی ماجرا ها و نقطه پیوند شخصیت های مختلف داستان است، اما عملا هیچکدام از نیرو ها سراغ او نمی فرایند او را به حال خود رها کرده اند. نوید مدتی ساکت در آسایشگاه بود و کلامی حرف نمی زد، اما به ناگهان و بی دلیل پدرش او را از آسایشگاه مرخص کرد، نوید شروع به حرف زدن و زندگی عادی خود کرد، از آن قسمت به بعد خبری از پدر نوید نشد و حتی دانیال هم که به در این راه کمک کرده بود حتی سری به نوید نزد.

نوید در مقابل چشم نیرو های امنیتی به هر کجا که می خواهد می رود و هر چه می خواهد می کند و آن ها هم حتی سوالی از او نمی پرسند. این جاست که افسر ارشد اطلاعات بودن مارک دیگر نکته شوکه کننده ای برای بیننده نیست آن هم در حالی که همه شخصیت ها هر یک به نوعی خود واقعی خودشان را پنهان کرده بودند و نوبتی هم اگر باشد نوبت مارک بود که تکلیفش را میان داستان معلوم کند.

بدین شکل داستان با توسعه پیدا کردن و حجیم شدن اسفنجی اش دیگر چنگی به دل نمی زند. کرگدنی که در قسمت های ابتدایی اش بیننده را جذب ریتم و سرعت بالا و داستان پر انرژی و متفاوتش می کرد اکنون با رکودی روبرو شده است که با پرده برداری از راز های بزرگ کاراکتر هایش سعی دارد که خون تازه ای در رگ داستانش تزریق کند، اما این راز های بزرگ هیچ یک به اندازه کنش های کوچک ابتدایی سریال مجذوب کننده و برانگیزاننده عمل نمی کنند.